برخی خانواده هایی که نگران مصرف مواد در فرزند نوجوان خود هستند ممکن است نوجوان خود از برای تشخیص یا درمان به مرکز درمانی بیاورند.همان گونه که می دانیم به طور معمول اولین تجربه مصرف مواد افیونی در معتادان کشور ما دراوایل دهه سوم زندگی بوده و معمولا بین اولین مصرف و مصرف مستمر چند ماه و گاه چند سال فاصله زمانی وجوددارد.با درنظر گرفتن سیر طبیعی بیماری اعتیاد به مواد مخدر درجمعیت ایرانی احتما آن که مصرف مواد افیونی در یک فرد نوجوان درحد وابستگی باشد، معمولا پایین است و نوجوان مورد اشاره درسناریوی بالا حتی در صورت مثبت بودن آزمایش ادرار از نظر مورفین،ممکن است وابسته به مواد افیونی نباشد.دراین مرحله استفاده از درمان نگهدارنده باداروهای آگونیست اندیکاسیون ندارد و بایداز مداخلات دارویی سبک تر برای کنترل علایم محرومیت درکنار مداخلات غیردارویی مفصل نظیر مشاوره فردی و خانواده درمانی بهره گرفت.
با این وجودممکن است برخی نوجوانان که وضع اقتصادی، اجتماعی بسیار پایینی دارند،بی خانمان هستند یا درگیرفعالیت های غیر قانونی شده اند،مواد مخدر سنگین نظیر کراک را به روش های مخاطره آمیزهمچون تزریق مورداستفاده قرارمی دهند.مصرف مواد در این زیر گروه خاص از نوجوانان ممکن است از مصرف مواد در بزرگسلانی که سال های مصرف مستمر تریاک داشده اند سنگین تر و پرخطرتر باشد.مطالعات نشان می دهد هرچقدرمصرف مواد درسنین پایین تر آغاز گردد،خطر وابستگی و عوارض جانبی برای سلامت فرد بالاترخواهد بود.تجربه مصرف مواد دربسیاری از مواد در نوجوانی شروع می شود، بنابراین می توان اعتیادیا وابستگی به مواد را یک اختلال تکاملی دانست.برای پیشگیری از پیشرفت تجربه مصرف مواد به اعتیاد شناسایی مصرف مواد در مراحل اولیه و تامین مداخلات موثر اهمیت بالایی دارد.مصرف مواد در نوجوانان می تواند تکامل شناختی،هیجانی و اجتماعی فرد رابااشکال مواجه سازد.مداخله زودرس اولیه به صورت ترکیبی از درمان های روانی،اجتماعی و مداخلات دارویی درصورت نیاز- می تواند مانع پیشروی مصرف مواد افیونی به وابستگی یا اعتیاد شود.
درکاربا نوجوانان بایدحساسیت های مرتبط باسلامت نوجوانان را به طور کلی در نظر داشت،زیرا مصرف مواداغلب نتیجه شرایط زندگی فردنوجوان به حساب می آید.به همین ارزیابی بیماران نوجوان باید همه جانبه بوده و جنبه های مختلف طبی،روان شناختی،تحصیلی،خانوادگی و سایر جنبه های زندگی نوجوان رادربرگیرد.درمان باید تا حد امکان جنبه های مختلف فرد راپوشش دهد.نوجوانان احتمالا به دلیل عدم تکمیل مناطق مغزی مربوط به کنترل مهر در مقایسه با بزرگسالان معمولا سطح بالاتری ازخطرپذیری،تنوع طلبی و پیروی از فشارهای گروه همتا نشان می دهند.لذا آموزش خود کنترلی،تاب آوری،حل مسئله و تصمیم گیری باید درمداخلات روانی،اجتماعی درنظر گرفه شوند.دریک برنامه درمانی موثر برای فرد نوجوان باید نقاط قوت،وضعیت حمایت روانی،اجتماعی،تحصیلی، پزشکی و قانونی و الگوی مصرف مواد را درنظر گرفت.
پژوهش های اخیر اطلاعات مهمی درباره نیم رخ بالینی وابستگی به مواد افیونی در نوجوانان ارایه نموده و شیوع بالای اختلالات روان پزشکی همراه رادر این جمعیت نشان می دهد. اختلالات روان پزشکی که اغلب با وابستگی به موادافیونی درنواجوانان همراه است عبارتند از افسردگی،اختلال استرس پس ازسانحه،اختلال سلوک و اختلال نقص توجه وبیش فعالی.برخی از این اختلالات (همچون اختلالات افسردگی) در میان نوجوانان دختر شایع تر است. مشخص نیست تا چه حد وجود اختلال روان پزشکی همراه عامل شروع مصرف مواد و اصلاحا «خود درمانی» علایم روان پزشکی با مواد غیرقانونی بوده است،با این وجود درمان کافی اختلالات روان پزشکی همراه با اعتیاداثر بخشی درمان را افزایشمی دهد.نقش محیط خانواده در شروع مصرف مواد درنوجوانان بسیار برجسته است و به همان اندازه حمایت و برخورد صحیح والدین و خانواده در فرآیندبهبودی فرد نوجوان اهمیت اساسی دارد.به همین دلیل دردرمان اعتیادنوجوانان آموزش خانواده،مشاوره با خانواده و خانواده درمانی برای بهبود روابط بین والدین با بیمار یا کمک به والدین برای یادگیری حمایت از درمان جایگاه ویزه ای دارد.درسطوح بالای مشارکت خانواده و سطوح پایین بی تفاوتی خانواده اثرمحافظتی در برابر مصرف مواد نوجوانان روی درمان اعتیاد دارد.