فرآیند مشاوره ارتباط نزدیکی با راهنمایی دارد. هرچند راهنمایی فرآیندی گستردهتر را شامل میشودکه تمام امور زندگی فردی
و اجتماعی فرد را در بر میگیرد، مشاوره قلب برنامه راهنمایی به شمار میرود و از خدمات اساسی آن است. با این وصف در
تاریخ روان شناسی مشاوره دیده میشود که این شاخه از روان شناسی، با راهنمایی به منزله فعالیتی منظم و سازمان یافته،
در سال ۱۹۰۸ میلادی در شهر بستن ایالت ماساچوست امریکا به وسیله شخصی به نام فرانک پارسونز که به پدر راهنمایی
حرفهای مشهور است، آغاز میشود.
پارسونز راهنمایی را ابتدا در مقیاسی کوچک و با تاکید بر راهنمایی حرفهای آغاز کرد. بنابراین کار او به مثابه یک نوآوری در نظام
تعلیم و تربیت با نارساییهایی توام بود و به دلیل تاکید محضش بر راهنمایی حرفهای ، ی ک بعدی به حساب میآمد. به این
ترتیب با توجه به ضرورت هایی که بر لزوم تداوم راهنمایی و مشاوره احساس میشد، روان شناسی مشاوره شکل کامل تری
به خود گرفت، بطوری که نظریات متعدد در این زمینه ارائه شد و روشها و فنون مختلفی معرفی گردید.
شکی نیست که به موازات گسترش اجتماع و پیچیدگی نهادهای آن مشکلاتی بروز میکند و چیزهای جدیدی ضرورت مییابدکه قبلا نیازی بدان احساس نمیشده است.درچنین شرایطی با توجه به پیچیدهتر شدن شرایط اجتماعی، سستتر شدن روابط عاطفی و عوامل متعدد دیگر توجه به اصلاح شرایط عاطفی و روحی افرادکاملا ضروری به نظرمیرسد.تحول جوامع ازحالت ساده به پیچیده ، جنبههای مختلفی از زندگی فرد را تحت تاثیر قرارمیدهد، بطوری که سازگاری با این دگرگونیهااز جمله تغییرات درنوع روابط، تغییرات شغلی،تحصیلی و … لزوم روان شناسی مشاوره را مورد تائیدقرار میدهد.درتعاریفی که روان شناسی مشاوره به عمل آمده،تصریح شده که روشهایی تعیین گردد تا به فرد کمک شود که خود رابشناسد.منظور وهدف ازاینکه فرد خودرا بشناسد،این است که با این شناسایی به صورت انسانی موثرتر وخلاق تر و درنتیجه شادمانتر درآید.با استفاده ازفنون ارائه شده در روان شناسی مشاوره،فردتنها وضع فعلی خودرا درک میکند،بلکه ازآنچه که به صورت آن درخواهد آمد،نیز آگاه میشود.راجرز روان شناسی که نظریات او درمشاوره کاربرد اساسی دارد،معتقداست که هدف بیشتر مشاغل یاری دهنده که روان شناسی مشاوره را نیز شامل میشود،افزایش رشد شخصی و روانی فرددر مسیر رشد اجتماعی است.بدین ترتیب روان شناسی مشاوره دارای دو هدف میباشد: اهداف آنی و اهداف غایی.